محله سعدآباد فعلی یا به قول مشهدیهای قدیم، «سناباد»، از محلات قدیمی شهر مشهد است. براساس منابع تاریخی و هویتی موجود درباره شهر مشهد ازجمله در کتاب «نفوس ارض اقدس» یا تاریخ مردم مشهد نوشته زینالعابدین میرزای قاجار و تصحیح مهدی سیدی، مشهد امروز از توسعه روستای سناباد و شهر نوغان به وجود آمده است.
اما سعدآباد امروز که یکی از محلات پیشرفته و توسعهیافته واقعدر منطقه یک شهرداری مشهد است روزگاری نهچندان دور در احاطه باغها و زمینهای کشاورزی بود. این محله ترقی و پیشرفت خود را از چنددهه قبل شروع کرده است و بسیاری از ساکنان قدیمی از نزدیک، شاهد این توسعه بودهاند.
در گفتگو با چند نفر از ساکنان قدیمی این محله از چگونگی شکلگیری این محله پرسیدیم.
محله سعدآباد تا اواخر دهه ۳۰ خارج از محدوده شهر مشهد قرار داشت و پوشیده از باغها و زمینهای کشاورزی بود. مرتضی توکلی متولد ۱۳۲۸، از ساکنان قدیمی محله، میگوید: تا قبل از دهه ۳۰ سعدآباد از تعدادی باغ بزرگ و کوچک تشکیل شده بود. نقطه ارتباط بین این باغها راه باریک خاکی بود که در زمستان پر از گلولای و در تابستان پر از گردوخاک بود.
باغ آریامهر و باغ فخار دوتا از بزرگترین و معروفترین باغهای این راسته بودند. آبیاری این باغها ازطریق قنات «آب سرده» که مظهر قنات آن در محله آبکوه قرار داشت، تأمین میشد و بعدها که آب این قنات کم شد، برخی از باغداران برای تأمین آب موردنیاز درختان چاه آب زدند.
به گفته او تا این زمان، خانوارهای اندکی از همان کسانی که دارای باغ بودند، در خانههای موسوم به «خانه باغی» زندگی میکردند و بهجز آنها افراد اندکی در این محدوده ساکن شده بودند. این وضعیت کوچهباغی محله با سکونت اندک شهروندان مشهدی، تا اوایل دهه ۴۰ باقی ماند. تا اینکه حاجمحسن طاهری، که آخرین نسل از متولیان مسجد گوهر شاد و از خاندان معروف طاهری بود، اقدام به فروش زمینها برای ساخت و خانهسازی کرد. البته این اقدام بهدلیل نبود امکاناتی مثل برق، آب و جادهسازی در ابتدا با استقبال شهروندان مواجه نشد، خریداران از گروههای مختلف مردم بودند، اما گروهی که شهرت بیشتری پیدا کردند، معلمان و فرهنگیها بودند.
به گفته اهالی، موضوعی که باعث سرعتبخشیدن به روند شهرنشینی و سکونت در این محل شد، آسفالتشدن اولین خیابان بود. محمدابراهیم فدائی، یکی دیگر از اهالی، میگوید: تا سال ۱۳۴۷ همه معابر محله خاکی بود.
همان زمان چندنفر از معتمدان محله با مراجعه به شهرداری خواستار آسفالت یکی از معابر اصلی شدند، اما بعداز رفتوآمدنهای مکرر و ناامیدشدن از کمک شهرداری، اهالی به این فکر افتادند که خودشان یکی از خیابانها (تربیت امروز) را آسفالت کنند. بعد از آسفالت خیابان تربیت، خیابان دانشسرا، عطار و آبکوه نیز بهتدریج توسط شهرداری آسفالت شد. بعد ازآن شهروندان توانستند ازطریق خط اتوبوس یا تاکسی به نقاط مختلف شهر بروند.
آنطورکه فدائی روایت میکند، اقدام دیگر برای رساندن امکانات به محله، لولهکشی آب بود. اولین لولههای آب در این محله، از جنس مس بودند. زمانیکه این لولهها را از زیر خاک بیرون آوردند بهخوبی میتوانستی میزان زنگزدگی و بستهشدن مجرای لولهها را ببینی. بعدها که اداره آبوفاضلاب مشهد دستور ممنوعیت استفاده از لولههای مسی در لولهکشی آب شهری را اعلام کرد، لولههای آهنی جایگزین این لولههای زنگزده و قدیمی مسی شد.
با الحاق محله سعدآباد به منطقه شهری در دهه۴۰ و افزایش خودروهای شخصی، یکی از اولین پمپ بنزینهای مشهد در این محله شروعبهکار کرد. مجتبی زهدی میگوید: مسئول پمپ بنزین حاجاسماعیل فخار، از ثروتمندان مشهدی، در مجاورت باغ خودش، پمپ بنزین را احداث کرد. همه تجهیزات پمپ بنزین دستی بود و برای ریختن بنزین به باک باید وسیله اهرممانندی را بالا و پایین میکردی تا بنزین به داخل باک ماشین برود.
این پمپ بنزین قدیمی هنوز هم در محله در حدفاصل خیابان تربیت ۵ و آبکوه قرار دارد و فعال است. امروز دیگر خبری از آن دستگاههای اهرمی قدیمی بنزین نیست، اما بسیاری از شهروندان مشهدی که در دهه ۴۰ و ۵۰ دارای خودرو شخصی بودند، خاطره حداقل یک بار بنزینزدن در پمپ بنزین سعدآباد (فخار) را دارند. بنابر گفتهها و شنیدههای اهالی، مرحوم دکترشیخ که بهتازگی اولین بیمارستان ویژه کودکان را در همین محله افتتاح کرده بود، با همان موتورسیکلت معروفش بارهاوبارها در این پمپ بنزین توقف کرده و بنزین زده بود.
اولین بوستان محله نیز بعداز پیروزی انقلاب و در زمان شهرداری مهندس صابریفر به نام بوستان علوی در این محله ایجاد شد. این بوستان هنوز هم بعداز گذشت نزدیک چهلسال پابرجاست.
مدرسه دیانت، اولین مدرسه محله و از قدیمیترین مدارس با سبک جدید در این محله و در دهه ۴۰ ساخته شده است.
زهدی میگوید: تا قبل از آن، دو مکتبخانه در محله، یکی برای پسران و دیگری برای دختران، فعال بود. البته تا مدتی، برخی از خانوادههای مذهبی، بچههای خود را به مدراس مذهبی مثل مدرسه علویه حاجی عابدزاده میبردند.
یکی از ساختمانهای قدیمی و شناختهشده در محله سعدآباد اداره اوقاف و امور خیریه استان خراسان رضوی است. گلزاده که خود بازنشسته اداره اوقاف است، میگوید: اراضی موردنظر محله سعدآباد در مزرعه سرده و سعدآباد واقع شده بود که گوهرشاد بیگم بهموجب وقفنامه مورخ ۸۲۹ هجریقمری بههمراه املاک دیگری وقف مسجد جامع کرد. برهمیناساس، دو خیابان این محله به نام واقف گوهرشاد و همسرش، شاهرخ تیموری، نامگذاری شده است. تا سال ۱۳۴۶ یا ۱۳۴۷ تولیت نهاد موقوفه گوهرشاد با خاندان طاهری بود و آخرین متولی آن نیز مرحوم محسن طاهری بوده است.
به گفته او از سال۱۳۴۷ سمت تولیت این نهاد موقوفه، به اداره کل اوقاف واگذار میشود. اداره اوقاف خراسان تا آن زمان در ساختمان کوچکی متعلقبه یکی از موقوفات واقعدر خیابان خاکی قرار داشت و ساختمان کنونی اداره کل یادشده در اراضی موقوفه گوهرشاد که تا آن زمان بیشتر شامل اراضی مزروعی، باغات انگور (میمی) و کشاورزی و... بود، از محل درآمد همین موقوفه ساخته شد.
محله سعدآباد که تقریبا از دهه۵۰ دوران ترقی و شکوفایی خود را آغاز کرده، مدیون حمایت افراد خیرخواه و دوستدار محله بوده است. محمدعلی میر میگوید: سرهنگ حیدری، مدیریت وقت تشریفات آستان قدس رضوی، در خیابان تربیت ساکن بود. ایشان ازجمله کسانی بود که در شکوفایی این محله نقش مهمی داشت.
دکتر فضلینژاد، از استادان دانشگاه مشهد، ساکن خیابان دانشسرا بود و در ارتقای موقعیت علمی و ساخت مراکز آموزشی و ساخت مدارس نقش کلیدی داشت. منزل قدیمی او هنوز در محله قرار دارد که از لحاظ فرهنگی و معماری اصیل حائز اهمیت است.
رحیمپورها از خانوادههای ساکن این محله بودند که در برپایی مجالس دینی و ساخت نخستین مسجد محله (مسجدحضرتزهرا (س)) نقش داشتند. مرحوم حاجحیدر رحیمی، عموی دکتر رحیمیازغندی معروف، از ساکنان معروف این محله بود که در پیروزی انقلاب اسلامی و مبارزه با طاغوت و منافقان نقش مؤثری داشت.
یکی از اتفاقات مهم در آن زمان، حضور سیرک بزرگ هندوستان در محله سعدآباد بود. این سیرک به مدت یکهفته در محله ساکن شد و برنامههای مختلفی اجرا میکرد.
* این گزارش شنبه ۱۰ آذرماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۸۲ شهرآرامحله منطقه ۱ و ۲ چاپ شده است.